58
سه شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۲۵ ب.ظ
باران می بارد... نوک انگشتانم یخ زده...
بینی ام... حتی لپ هایم... راستش دلم...دلم هم یخ زده...
هی پسرک دوست داشتنی رویاهایم!
میفهمی؟
دلم یخ زده...
بچه بازی را کنار بگذار...
این شب های باران زده نفسهایم،
دم و بازدم نفس هایت را کم دارد...
نترس...
اندکی نزدیک تر بیا...
این دخترک با کوله باری از احساسات ترک خورده بی آزار است....
گیسوانش را با بند دلتنگی هایش گره زده...
خیره به باران پاییزی...نشسته است یک گوشه ...
و منتظر است تو بیایی...تو...
پسرک دوست داشتنی رویاهایش...
+ کاملا بی مخاطب :)
۹۴/۰۸/۱۹