52
- باران(!) تو خیلی باحالی [ با خنده]
:))
از دسته اعترافات زندایی بزرگه :)))
خوشبختانه پسر بزرگ نداره پس میتونم باور کنم این یه اعترافه نه نیرنگ ://
+من خیلی بی اعتمادم... خیلی... بی اعتماد نبودم...
بی اعتماد شدم... بی اعتمادم کردن...
چرا من زن خوب زیاد می بینم ولی مرد خوب نه؟
+رویکرد روان کاوی راست میگه...
بسیاری از رفتارهای ما ناشی از تجارب اولیه کودکیست...
پس انداز#
+ دختر یعنی لاک های رنگارنگ :))))
+ امروز مدرسه دهانمان سرویس شد :|
+ میدونی دبیر ادبیاتمون خیلی ماهه...خانومه خانوووووم ...
خیلی دوسش میدارم :)))
+ اصن خدا رو چ دیدی شاید رفتم رشته ادبیات استاد شدم :/
والا ^__^
+ ینی ثباتم اول تو حلق خودم بعد همه ی مردم ایران زمین :|
+ نه روز دیگه ۱۷ سالگیم تموم میشه و من به این فکر میکنم که
چرا همش فکر میکردم سن ۱۷ باید خیلی جذاب و جالب باشه؟
در حالیکه خیلی عادی بود :/
+ چرا یه نفر پیدا نشد من بپرسم ″ برای باز کردن حساب بانکی باس هیجده سالم پر بشه یا برم تو هیجده میشه حساب باز کرد؟ ″
و اون یه جواب قطعی و درست حسابی بده :/
+ اینایی که این همه پولدارن و با این ماشینای توپ و
گرون قیمت تو خیابون دل ما رو آب میکنن ،
دقیقا از کجا این همه پول در میارن؟
بگن مام شاید به یه جایی رسیدیم :|
+ یکی از جلبیات شمال اینه که عیدا و تعطیلات،
میشه نمایشگاه اتومبیل های لوکس و آخرین سیستم!
+ خوابم میاد :/
+ دقیقا پستام شر و ورهایی بیش نیست...اینو خودمم میدونم...
ولی هر کدوم فکری هستن که تو ذهنم میچرخه و اگه نگم مغزم می هنگه :|
+ نمیدونم چند تا غلط املایی دارم ولی حال ندارم
دوباره متنو بخونم و تصحیحش کنم!
اعتماد کردن سخته, من تقریبا به هیچکی اعتماد ندارم.
خوب و بد بودن خیلی عالم گنده ای داره, هر چیز یا شخصی میتونه یه روز خوب باشه یه روز بد.
تجارب کودکی... جالب بود اون رویکرده, من ک میبینم هنوز دقیقا همون بچگیمم...
من 17 سالم بود حساب باز کردم, با بابا برین بانک به اسم خودتون حساب باز میشه کرد و کارتم گرفت.
پولداری حس میکنم خیلی خوب باید باشه. خیلی.