روز اول مدرسه خوب بود.. استرس و اینا هم اصن نداشتم...
والا ۱۲ ساله داریم می ریم دیگه استرس کیلو چنده؟؟؟ :/
منطق درس داد... خوب بود خوشمان آمد...
حالا امیدوارم هرچی جلوتر می ریم دهنمون سرویس نشه :|
ریاضی هم درس داد... کلا با ریاضی حال نمی کنم ...
همچنین معلممون هم قدرت بیانش خوب نیس پ باس خر بزنم و تجزیه تحلیل کنم تا بفهمم داستان چیه :/
ینی جمیع کادر مدرسمون رو همه باهم بوققققق که یه برنامه هفتگی چیدن به درد ننه شون میخوره و عمه ی گرامشون...
آخه دیو.ثا تاریخ ادبیات و ادبیات و عربی و دینی تو یه روز؟؟؟
تاریخ یکشنبه و دو شنبه پشت سر هم؟؟؟
جغرافیا تو یه روز ۴ ساعت؟؟؟؟ ای بر باباشون لعنت...
بدبختی معلم تاریخمون هم این زنیکه نخاله س...
چشم دیدن ایکبیریشو ندارم از بس سگ اخلاقه... اه...
این از قسمتای شخمی قضیه...
کلاسمون پنجره ش رو به دریاس :)))) وه عاشق ویوشم...
دو سه نفر هم از رشته ریاضی و تجربی اومدن انسانی… مدیر معاونا که همون قبلیان...
آبدارچیمون عوض شد...
مدرسه نمونه...نمونه...نمونه...
ای ر.یدن به مدرسه نمونتون که اینقدر پزشو میدین و امسال قبولی دانشگاه نداشت هه...
برخلاف دو سال اخیر امسال دلم برا مدرسه تنگ شده بود... جدی...
البته فقط مدرسه هاااا وگرنه همکلاسیام آدمایی نیستن که دلم براشون تنگ شه...
یه مشت ... بیخیال غیبت نکنیم...
+ عروسی دایی رو انداختن وسط هفته دهنم ما سرویس شد... هی برو بیا برو بیا...
الان هفته بعد چهارشنبه ریاضی درس میده اون وقت من نیستم...
منطق و دینی هم همینطور :|||
+ اندکی از لیلا و بسیار از جد و آباد بی شعورش بدم میاد... احمقای الاغ :||||||
بعد اینکه یک سری چیزها رو فهمیدم و یک سری حرف هاشون به گوشم خورد و
یک سری رفتار گ.وه ازشون دیدم به این نتیجه رسیدم...
+ چشم و تو هم چشمی (درسته؟) هم شد کار ؟؟؟
بابا ول کنین جان ننه هاتون... مگه خرین؟ نمی فهمین؟
مغزتون کوچیکه که ارزش های واقعی رو دنبالش نمی رین و چسبیدین به این چیزای خاله زنکی؟
اه اه اه تف ...تفففففففف
+اممممم امروز از کله سحر که پا شدیم ۴۰۰ تا قاشق چنگال و بشقاب رو دستمال کشیدیم و
پاک کردیم و دهانمان قشنگ سرویس شد!
+ یه وقتایی که با فاطمه سر موضوعی حرف میزنیم و بحث و گفت و گو و این حرفا دلم میخواد
یکی بزنم تو سرش که هرچی میگم حالیش نمیشه و حرف خودشو میزنه...
عه اصن این بچه یه وقتایی حرفش غلط هم که هست ابروهاشو میده بالا حق به جانب صحبت میکنه...
اون لحظه دیگه قیافه منو تصور کنین :|||||
+ ای بابا پست طولانی شدا
+ خب الان دلم میخواد درس بخونم اما چه کنیم که
خونه مادربزرگیم و کیلومتر ها فاصله است بین من و یارهای مهربان...
+ واااااااای خدا زبان فارسی با توجه به تدریس گ.وه این معلم فاجعه س...
نمره هام میکشه پایین...
بدترین فحش ها نثار روح پرفتوح عمه و مادر و پدر و خود شخص مدیر مدرسه که سرتاپاشو ...
ای بابا خیلی عصبیم بابت برنامه ریزیشون چقدر دری وری گفتم...
وقتی اعتراض کردیم و گفتن همینیه که هست دلم میخواست سرشو بکوبم به دیواز دیو.ثو ://////